Tuesday, February 15, 2011

مشاهدات کامل دیروز

ابتدا از آزادی به سمت انقلاب راه افتادم تا به انقلاب رسیدم
مسیر زیاد مامور نبود ، چون دستکم گرفته بودن ، خودشون هم می گفتند و بلند بلند تو انقلاب مسخره می کردن
سمت دانشگاه که مردم رسیدن ، در دانشگاه رو قفل کرده بودن و نیروی لباس شخصی به کل دانشگاه رو محاصره کرده بود
نیروهاشون سرتا سر مسیر با موتور دسته های 50 نفره در حال مانور قدرت نمایی بودن
به کل مسیر اشغال کرده بودن و مردم مرتب با بوق اعصابشون رو خورد کرده بودن ، جایی که یکی از گاردی ها با باطوم کوبند روی ماشین طرف و ماشین رو خراب کرد ( کاپوت رو کلا له کرد )
ساعت 3:20 بود که کم کم مردم سرعت حرکت خودشون رو کم کردن ، به حدی که سانت به سانت قدم بر می داشتند
پیاده رو کاملا اشغال شده بود
مردم رو به خیابون اوردن
دیگه جمعیت از دستشون در رفته بود ، نزدیک 20 هزار نفر جمعیت بود که شروع کردن کتک زدن مردم و متفرق کردن
موبایل ها به طور کامل قطع شد
سمت دانشگاه که مردم رسیدن ، در دانشگاه رو قفل کرده بودن و نیروی لباس شخصی به کل دانشگاه رو محاصره کرده بود
مردم شروع کردن شعار دادن و درگیری تو خود انقلاب شروع شد
جمعیت کشیده شد به خیابان های اطراف
گاز اشک آور شروع شد ، به مردم حمله می کردن و مردم جوابشون رو می دادن
موردی که تو چشم بود ، برنامه ریزی دقیقشون برای متقرق کردن مردم بود ، به طوری که با برنامه از خیابان ها حمله می کردن ولی جمعیت مردم باعث شکستشون شده بود
هر لحظه جمعیت مردم بیشتر می شد ، موردی که خیلی تو چشم بود عدم ترس مردم بود ، به خصوص دخترها
دختران و پسرانی که همراه خانواده خودشون بیرون اومده بودن
مورد بعدی درگیری مردم با اطلاعاتی ها بود ، به طوری که چندین بار کتک و فرار کردن ، 2 نفر رو هم کارت شناسایی هاشون رو گرفتن که احتمال زیاد بیاد تو اینترنت
جمعیت در حال زیاد شدن بود و نیرو بسیار کم اورده بودن ، به طوری که مجبور می شدن کوچه به کوچه حمله کنند
مردم هم شجاعت کامل دفاع می کردن ،بعد از حمله با باطوم و اشک آور ، شروع به حمله با پینت بال و گلوله های ساچمه ایی کردن ، به طوری که خیلی از دوستان زخمی شدن ولی باز صحنه رو ترک نمی کردن
لحظاتی بعد نیروهاشون به شدت زیاد شد
نیروهای بسیج به شدت اوردن ، موردی که خیلی تو چشم بود استفاده از بچه های 13 تا 16 ساله بود که حتی باطوم رو تو دستشون نمی تونستند بگیرند
چند باری توسط مردم خلع سلاح شدن و گریه می کردن ، مردم کاری بهشون نداشتند ( بر خلاف اطلاعاتی ها که به شدت کتک می خوردن )
خیلی از بسیجی ها تا دستگیر می شدن به شدت گریه می کردن که به خاطر سن کمشون بود
یه موردی که مردم گرفتنش و مجبورش کردن به تمام گنده های مملکت فحش بده بعد با ترس فراوان فرار کرد
دیگه رو به شب رفته بود و خیلی عجیب بود چطور اینها اینقدر جمعیت زیاد کردن
تمام خیابان آزادی بسته شده بود ، نزدیک بهبودی که رسیدیم
بهبودی جمعیت بسیار زیادی بود ، واقعا کلافه شده بودن ، که تیر اندازی هاشون شروع شد
یه سری موتور سوار سنگین بودن ، که با تیر اندازی سعی کردن مردم رو متفرق کنند ،
به عینه مستقیم تیر اندازی می کردن ولی باز مردم نمی ترسیدن ، واقعا شجاعت مردم زیاد بود دیروز
کم کم نیروهاشون از اطراف مردم رو محاصره کردن تا تونستند جمعیت رو متفرق کنند
دیگه خیابان ها خلوت شده بود که رسیدم به آزادی و چیزی عجیب دیدم
نزدیک به 20 کامیون ارتشی مانند که نیرو هاشون رو تخلیه کرده بودن
5 تا کامیون هم کنار آزادی پارک بود که نیروها مسلح داخلش بودن
مورد عجیب تر استفاده از بی سیم هایی بود که کوله پشتی بود ، اولین بار بود می دیدم
یعنی یا ترس از لو رفتن اطلاعات داشتن یا ...
می تونم بگم بسیار عالی بود دیروز
نزدیک به 20 هزار نیرو دیروز برای 100 نفر اورده بودن

No comments:

Post a Comment